نویسنده : کیوان عزیزی
موضوع رمان : عاشقانه،هیجانی
خلاصه رمان : زیر تیغ آفتاب سوزان اَمرداد( مرداد ماه)، درد و دل کنان راه چشمه را در پیش گرفتند ، یانار بخاطر سپیـدار اندوهناک و غمـگین بود برای آنکه بیش ازاین خـود خـوری نکند ، رو به سپیـدار گفت :
نویسنده : SunDaughter
موضوع رمان : عاشقانه، اجتماعی
خلاصه رمان : مهندس آرمـیتا آرمند دختری خـود ساختـه است که شرکت بزرگ مهر که ارائه دهنده ی تجهیزات پزشکی هست و مدیریت مـیکنه …افکـار خاصی داره … سعی مـیکنه روشنفکر باشـه… و فکر مـیکنه که عشق به هیچ وجه وجود نداره و هیچ وقت عاشق نمـیشـه … اما با کسی اشنا مـیشـه که تصمـیم مـیگیره : کلا فکر نکنه و تز نده!!!
نویسنده : رویا خسرونجدی
موضوع رمان : عاشقانه
خلاصه رمان : غروب یکشنبه پاییزی گورستان تفاوتی با یکشنبه گذشتـه نداشت. همان سکوت خـوفناک، همان زوزه وحشی باد و همان آفتاب نیم گرم. تنها تفاوت محسوس در احساس مانی بود زیرا او امروز احساس مـی کرد زن سیاهپوش حتماًخـواهد آمد وهمان هم شـد. دقـیقاً رأس ساعت ۴ و۴۴ دقـیقه یک بار دیگر یک اتنومبیل کرایه کنارجاده تـوقف کرد و زن سیاه پوش باز هم درهمان هیبت از آن خارج شـد.
نویسنده : پرستو.م
موضوع رمان : عاشقانه، اجتماعی
خلاصه رمان : داستان راجع به دختری از خانواده ی مذهبی که عقایـد خانوادشو قبول نداره و خیلی دور از چشم خانواده اش شیطنت مـیکنه و پسرای زیادی رو مـیذاره سر کـار تا اینکه…پایان خـوش این رمان کـاملاواقعی است.
نویسنده : پرستو.م
موضوع رمان : عاشقانه، اجتماعی
خلاصه رمان : داستان راجع به دختری از خانواده ی مذهبی که عقایـد خانوادشو قبول نداره و خیلی دور از چشم خانواده اش شیطنت مـیکنه و پسرای زیادی رو مـیذاره سر کـار تا اینکه…پایان خـوش این رمان کـاملاواقعی است.
نویسنده : پرستو.م
موضوع رمان : عاشقانه، اجتماعی
خلاصه رمان : داستان راجع به دختری از خانواده ی مذهبی که عقایـد خانوادشو قبول نداره و خیلی دور از چشم خانواده اش شیطنت مـیکنه و پسرای زیادی رو مـیذاره سر کـار تا اینکه…پایان خـوش این رمان کـاملاواقعی است.
نویسنده : mahtabi 22
موضوع رمان : عاشقانه، اجتماعی، روانشناسی
خلاصه رمان : فلور دختر هفده ساله ای است که معتاد به استنشاق چسب وبنزین است و علاوه بر آن در یک قدمـی سقوط قرار گرفتـه. مـیثم، پسر عموی فلور که پسری معتقد و با ایمان است، در پی بازگرداندن او به مسیر درست زندگی است،
نویسنده : لیلا محمدی
موضوع رمان : عاشقانه،مذهبی ،هیجانی
خلاصه رمان : هیـدارا حاجیِ جوون ۲۸ساله ای که شرط حج رفتنش ۱۰سال تدریس علوم دینی تـو دانشگـاهه یه حاجی که با شیطنت و جذابیتش ، خط بطلانی رو باور منفیِ جوونای امروزی راجبه مذهبی جماعت مـیزنه و دست بر قضا شوکـا دختر قرتی و بیبندوبار سرراهش قرار مـیگیره….
نویسنده : گلناز ایزانلو
موضوع داستان : انگیزشی،آموزشی
قسمتی از داستان : پرنده ی کوچکی بودم در این دنیای بیکران ، خواستم تا برای خود لانه ای بسازم که در آن آرامش پیدا کم و خلوت گاه من باشد . شروع به جستجو کردم برای یافتن مکانی مناسب برای ساخت لانه ام .
نویسنده : گلناز ایزانلو
موضوع داستان : انگیزشی
قسمتی از داستان : وقتی چشمانم را باز کردم نور خورشید از لابلای پرده ی اتاقم می تابید و روشنایی چندانی به اتاقم داده بود و فضا رو کاملا روشن کرده بود . اتاقم ۹ متر بیشتر نداشت ، طرف راست تختم دراور لباس هایم بود که روی اون چندتا عروسک که از بچگی با من بودند رو گذاشته بودم و کلی خاطره با هاشون داشتم ، در واقع عضوی از خونواده من به حساب می او مدند .
تمامی حقوق مطالب برای اسکین 98 محفوظ است و هرگونه کپی برداری بدون ذکر منبع ممنوع می باشد.
طراحی و توسعه توسط موزیک پارس