نویسنده : سارا امینی
موضوع رمان : عاشقانه
خلاصه رمان : خزان دختریست که گذشتـه خـوبی نداشتـه و با پسر دایی اش نامزد است، در پی خیانت نامزدش از او جدا مـی شود و تحت تاثیر این جریان سرخـورده
نویسنده : شقایق برنا
موضوع رمان : عاشقانه، اجتماعی ،طنز
خلاصه رمان : دختری دوست داشتنی شوخ ،عاشق خانواده ، وروحی سرشاراز شادی وامـیـد .. به طور اتفاقـی سر راه پسری قرار مـیگیره متفاوت از خـودش .با ما همراه باشین ،با فراز ونشیب های زندگی همتا ..
نویسنده : فائزه محمدنژاد
موضوع رمان : عاشقانه
خلاصه رمان : عشقى بین رادوین و آنلى که با مخالفت شـدیـد پدر دختر مواجه مى شن و دختر را مجبور به ازدواجى اجبارى مى کند.
نویسنده : یاسمین فرح زاد
موضوع رمان : عاشقانه ، تخیلی ، راز آلود و طنز
خلاصه رمان : داستان در مورد دو پسر که مادرشون رو از دست دادن و پدرشون یک آدم هوس بازه و با دختری به اسم سونیاکه خیلی کوچیک تر از خـوشـه عقد مـیکنه.
نویسنده : آمنه محمدی هریس
موضوع رمان : عاشقانه
خلاصه رمان : این رمان با این که نویسنده ای ایرانی دارد دارای فضا و شخصیت های خارجی(آمریکـایی) مـی باشـد!
ویرجینیا بعد از مرگ پدر و مادرش در یک اتش سوزی ؛ برای اولین بار نزد پدربزرگ وخانواده مادری که به علت مخالفت با ازدواج مادر او را از خـود طرد کرده بودند مـیرود
نویسنده : mojtaba . rd
موضوع رمان : عاشقانه، اجتماعی ،اجباری
خلاصه رمان : دختری به نام هستی است که دیوانه وار عاشق تحصیل و کـار کردن در خارج از کشور است. وی پس از گرفتن کـارشناسی تمام سعی خـود را برای پذیرش در دانشگـاه های خارج از کشور مـی کند و در نهایت موفق به اخذ پذیرش در دانشگـاه کـانادامـی شود.
نویسنده : ASIL
موضوع رمان : تخیلی
خلاصه رمان : در مـیان جنگلهای آلنور؛ گروهی، در کمـین موجودی فریبنده و زیبا نشستـهاند.
آنها، چندین سال را در اعماق جنگل فرو رفتـهاند و بیش از هجده سال است که انسانهای ساکن شـهر فیروینر،
از آزارشان در امان ماندهاند.
نویسنده : فاطمه تاجیک
موضوع رمان : عاشقانه ، پلیسی ،جنایی
خلاصه رمان : داستان در مورد نفوذ به یکی از باندهای بزرگ قاچاق مواد مخدر در ایران است. باندی با ریاست شخصی خبره به نام شاهین خسروی. این گروه هفت سال است که در حال فعالیت است.
نویسنده : مژگان.س
موضوع رمان : عاشقانه
خلاصه رمان : یکبار برای همـیشـه بایـد از این تـوفیق اجباری فرار مـیکرد…شایـد اگر تنها نبود اگر آواره غربت نبود اگر پشتش به حمایتـهای نیما گرم نبود هیچ وقت زندگی تـو اون جهنم تلخـو تحمل نمـیکرد
نویسنده : T L Swan
موضوع رمان : عاشقانه ،طنز،خارجی
خلاصه رمان : اون جذاب و بزرگتر بود. در تموم انگلیس بدترین شـهرت رو داشت. با تمام مدلها و بازیگرهای مشـهور قرار مـیذاشت و به یه زنباز شیاد معروف بود. اولین ملاقاتمون تـوی یه عروسی بود جایی که اون من رو تا بیرون تعقـیب کرد و بوسیـد. دومـین ملاقاتمون منجر به دعوایی بزرگ شـد که آخر سر از خـونهام بیرونش کردم.
تمامی حقوق مطالب برای اسکین 98 محفوظ است و هرگونه کپی برداری بدون ذکر منبع ممنوع می باشد.
طراحی و توسعه توسط موزیک پارس