نویسنده : سحر مرادی
موضوع رمان : عاشقانه،معمایی
خلاصه رمان : هامـین صولت کشتیگیر معروفی که درست چند روز بعد از عقدش با ژیکـال تست دوپینگ مسابقاتش مثبت مـیشـه و
نویسنده : طاهره الف
موضوع رمان : عاشقانه
خلاصه رمان : افرا دختر یک شـهیـدِ جنگل است: تنها فرزند یک پدرِ جنگلبان.تنها فرزندش را مـیگیرد و مـیرود به دهستانی در دل دامنههای شمال.
نویسنده : پانته آ
موضوع رمان : عاشقانه
خلاصه رمان :دختری به نام سیوا س که در آمریکا زندگی میکنه
نویسنده : زهرا زارع
موضوع رمان : عاشقانه
خلاصه رمان : من ساحلم دختری از جنس حوا با دلی شکننده و جنسی لطیف مثل همه دختران سرزمـینم و شایـد تنها یک فرق بارز با بقـیه دارم که باعث شـده دیگران مرا از خـود جدا بدانند دست چپم مادر زاد انگشت شست ندارد..
نویسنده : نفس.س
موضوع رمان : اجتماعی،طنز
خلاصه رمان : نیلوفر که از کنایهها و رفتارهای تحقـیرآمـیز اطرافیانش خستـه شـدهاست برای تغییر سرنوشتش تصمـیم به ترک شـهر و محل زندگیاش مـیگیرد. با این تصور که برای خـودش آیندهای بهتر بسازد، به دنیایی جدیـد وارد مـیشود؛ اما طولی نمـیکشـد که متـوجه مـیشود این تغییر آسان نیست!
نویسنده : دیمن
موضوع رمان : عاشقانه، پلیسی،هیجانی
خلاصه رمان : داستان در مورد آراه دختری که پلیس نفوذیه در یک باند خطرناک وراستش در شـهر به وحشی بودن معروفم !همانند یک اسب سرکش و نافرمان که همه از دستش کلافه شـده اند ! اما نمـیـدانم .
نویسنده : EIFA
موضوع رمان : فانتزی،تخیلی،عاشقانه،معمایی
خلاصه رمان : “دو سرزمـین” از سرزمـین انسانها و الفها تشکیل شـده. شاهزادگـان این سرزمـین هستند که داستان ما را رقم زده و دنیایشان را نجات مـیدهند.
نویسنده : فاطمه زاهدی (آقا بیگی)
موضوع رمان : عاشقانه
خلاصه رمان : داستان درباره ی دختر ترکمن به اسم پریناز هستش که از یه خانواده پولداره و پدرش صاحب چند کـارخـونه س. مدتی به خاطر کـارش مجبور مـیشـه به یه سفر بره که تـو این سفر هم مادر پریناز همراهش مـیره و در این مدت پریناز تـو خـونه ی عموش مـیمونه…
نویسنده : صدیقه سادات محمدی
موضوع رمان : عاشقانه، اجتماعی
خلاصه رمان : نیهان دختری ۱۷ساله، به خاطر اینکه ناپدریش مـیخـواد اونو بفروشـه، مجبور مـیشـه از خـونه فرار کنه… و در طی اتفاقاتی با حسام پسری تنها که خانوادهاش رو از دست داده و عشقـی یکطرفه به خـواهرخـواندهاش هستی دارد،آشنا مـی شود.
نویسنده : مبین نجفی
موضوع رمان : عاشقانه، اجتماعی
خلاصه رمان : ساده،باهوش،درس خـون،مودب،محترم و جذاب.تمام صفاتی که یه پسر بایـد داشتـه باشـه رو داشت،قد بلند و خـوش چهره با چشم و موهای سیاه و بدنی خـوش فرم پسری که واقعا چهره زیبا و دوس داشتنی داشت بخصوص وقتی اخم مـیکرد خیلی زیباتر مـیشـد، به درسش بیشتر از هرچیزی تـوجه مـیکرد و مواظب بود به کسی بی احترامـی نکنه و جواب بی احترامـی رو با احترام بده ۱۶سال سن بیشتر نداشت.
تمامی حقوق مطالب برای اسکین 98 محفوظ است و هرگونه کپی برداری بدون ذکر منبع ممنوع می باشد.
طراحی و توسعه توسط موزیک پارس